احمدرضا کفراشی
چکیده
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقههای مختلف کلامی اسلامی قرار گرفتهاست. بر این اساس، نظریههای جبرگرایی، نظریة کسب، تفویض و امرٌ بینالأمرین مطرح شدهاست. برخی که از علوم الهی ائمه(ع) برخوردار نبودهاند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی ...
بیشتر
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقههای مختلف کلامی اسلامی قرار گرفتهاست. بر این اساس، نظریههای جبرگرایی، نظریة کسب، تفویض و امرٌ بینالأمرین مطرح شدهاست. برخی که از علوم الهی ائمه(ع) برخوردار نبودهاند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی انسان، به تفویض، به معنای استقلال انسان در افعال خود و عدم تأثیر خداوند در افعال انسان اعتقاد داشتهاند. متکلمان اشاعره و امامیه، اعتقاد مذکور را به معتزله نسبت میدهند. این نوشتار با روش توصیفیـ تحلیلی پس از تبیین ادعای مذکور، با مراجعه به آثار باقیمانده از متکلمان معتزله و سایر متکلمان همعصر ایشان، صحت این نسبت و ادعا را بررسی میکند و مشخص مینماید که معتزله فقط درصدد نفی جبرگرایی و اثبات مختار بودن انسان بوده، نظری به اثبات تفویض ندارند.